در آیین مقدس اسلام، بر خلاف بسیاری از آیین های دیگر، بدن آدمی مورد تحقیر نیست. اسلام بدن انسان را چیزی بی ارزش نمی شمارد، زیرا بدن انسان ابزار تکامل روح است. تحقیر بدن، در حکم تحقیر شخصیت آدمی است و کسی که مرتکب این عمل شود، مستوجب کیفر و قصاص
ادامه مطلب ...
بد نیست نگاهی به دیدگاه اندیشمندان بزرگ جهان در باره ورزش و فواید آن داشته باشیم.
اما دیدگاه اندیشمندان اسلامی
1- ابن سینا: ورزش، حرکتی است تابع اراده. در ورزش، تنفس بلند و بزرگ و پی در پی می آید [مراد، تنفس عمیق و شدت تنفس در اثر بالا رفتن مقدار اکسیژن مصرفی است].
ادامه مطلب ...پیاده روی، کوه نوردی و دو، از جمله ورزش هایی هستند که به نحوی در اسلام مطرح شده اند.
همان گونه که در داستان حضرت موسی علیه السلام گذشت، آن حضرت به هنگام فرار از مصر، به مدت هشت شبانه روز پیاده روی می کند، تا به نزدیکی شهر مدین می رسد و این در حالی
ادامه مطلب ...
مولانا واعظ کاشفی، دانشمند قرن نهم و دهم هجری، در باره خصوصیات یک پهلوان واقعی چنین می نگارد:
"اگر پرسند: که را پهلوان توان گفت؟ بگوی: آن کس که دوازده صفت داشته باشد، و آن عبارتنداز:
اول: ترس از خدا [و به عبارتی خشیت از خدا داشته باشد، به جهت این که هم علم در این صفت دارد و هم قوّه و قدرت، که بدون ترسو از خدا، مایه فساد و نشر است]؛
دوم: متابعت از شرع؛
سوم: تن قوی؛
چهارم: زبان خوش؛
پنجم: دل دلیر [تن قوی دارد، جان و روان قوی و ظرفیت بسیار که از حرف سخت و درشت جاهلانه، از کوره در نرود و متابعت هوای نفس نکند، که مبادا بر این سبیل به دیگران آسیب رسد]؛
ششم: فرد کامل؛
هفتم: صبری تمام؛
هشتم: علم به کمال؛
نهم: تلاش و کوشش دایم؛
دهم: خلقی پسندیده؛
یازدهم: دوری از حرام و پوشانیدن خویش از محرمات و ستر عورات و اجتناب از محرمات الهی.
دوازدهم: نعمتی بر دوام."
منبع:ورزش در اسلام ، حسین صبوری
که متاسفانه اکثر ورزشکاران ما ندارند
کار و اشتغال، یکی از ضروریات جامعه بوده و از جهات مختلف، فواید متعددی بر آن مترتب است. یکی از ابعاد پر ثمر کار، بهره مندی اقتصادی و نجات از فقر و فلاکت است. بعد دیگر آن، به ویژه در کارهای بدنی، فواید جسمانی آن است؛ و بعد دیگر، ثمرات اجتماعی آن.
ادامه مطلب ...
قبل از انقلاب در سفرى که به کرمان داشتم وارد دبیرستانى شدم. بچهها در حال بازى بودند و رئیس دبیرستان زنگ را به صدا در آورد و ورزش را تعطیل و بچهها را براى سخنرانى من جمع کرد.
من هم گفتم: بسم اللّه الرّحمن الرّحیم. اسلام طرفدار ورزش است والسلام. این بود سخنرانى من، بروید سراغ ورزش.
رئیس دبیرستان گفت: آقاى قرائتى شما مرا خراب کردى! گفتم: تو مىخواستى مرا خراب کنى و بچهها را از بازى شیرین جدا کنى وپاى سخن من بیاورى. آنان تا قیامت نگاهشان به هر آخوندى مىافتاد مىگفتند: اینها ضد ورزش هستند و با این حرکت از آخوند یک قیافه ضد ورزش درست مىکردى.
بچهها دور من جمع شدند و گفتند: عجب آقاى خوبى. پرسیدند شبها کجا سخنرانى دارید. من هم آدرس مسجدى را که در آن برنامه داشتم به بچهها دادم. شب دیدم مسجد پر از جوان شد.